زندگی شهرنشینی و تراکم جمعیت در شهرهای پرجمعیت و به طور کلی زندگی آپارتمان نشینی عدهای از علاقهمندان به سبزیکاری را از این موهبت لذت بخش محروم نموده است. ولی هر کس در هر شرایطی میتواند با امکانات بسیار کم برای ایجاد یک محیط دوست داشتنی و پرتحرک پرورش هر نوع سبزی را در آپارتمان خود بدهد.
خوشبختانه بیشتر بذر سبزیحات در هر شرایطی پرورش مییابند جعبههای چوبی، سطل های پلاستیکی، گلدان های بزرگ و کوچک، انواع ظروف مایع ظرفشویی و بطری های نوشابه خانواده برای این منظور مناسبند. موضوع مهم عمق گلدان و دفعات آبیاری به موقع و تنظیم برنامه کوددهی آنهاست برای مثال حداقل عمق گلدان برای کاهو، تربچه و تمام سبزیجات ریشه کوتاه 10 سانتیمتر می باشد جعبه هایی با عمق 15 سانتی متر برای کشت انواع کلم قمری، هویج فرنگی و همچنین بذر سبزیجات به کار می رود. جعبه هایی با عمق 25 سانتیمتر برای پرورش گیاهان خانواده کلم و کلم بروکسل و مشابه آن است.
به طور کلی لازم است بذر سبزیجات را داخل جعبه قدری تنگ تر از معمول کاشت و برای آنکه تمام فصل بتوان از یک نوع سبزی استفاده نمود بذر هر سبزی را به فاصله دو هفته در هر جعبه میکارند و از آن جائی که سطح آپارتمان و یا ایوان و پشت بام برای اجرای این برنامه کافی نخواهد بود میتوان ترتیبی داد که جعبه ها روی هم و به فاصله روی هم و به فاصله 20 سانتی متر از یکدیگر روی داربست های فلزی یا چوبی قرار گیرند.
در مورد بوتههائی که گل و میوه میدهند مانند خیار، کلم گل و کدو و بادنجان بایستی با استفاده از روش های مختلف اقدام به گرده افشانی مصنوعی نمود چون در محیط آزاد، زنبور و سایر حشرات این کار را انجام میدهند.
برای آنکه خاک گلدان تقویت شود 3 تا 4 کیلو آهک و یک و نیم تا دو کیلو سوپر فسفات به هر مترمکعب خاک گلدان مخلوط میکنند از آنجائیکه خاک گلدان احتیاج به تقویت مرتب دارد بایستی هر هفته گلدان را با یک کود شناخته شده تقویت نمود. سطح خاک گلدان بایستی همیشه یک رطوبت نسبی داشته باشد و هر روزه به آن سرکشی نمود.
چنانچه محل گلدان در پاسیو و یا راه پله و یا نمای ساختمان میباشد لازم است به طور مرتب به آن رسیدگی شود به طوریکه تا آخرین مرحله گل دادن و رسیدن میوه همیشه شاداب باشد. بوتههائی مانند گوجه فرنگی و فلفل و بادنجان برای این منظور بسیار مناسبند. گلدان سبزیجاتی مانند تربچه، کاهو که رشد سریع دارند و پس از رسیدن آن را از ریشه در میآورند و در محل مناسبی قرار میدهند که مرئی و منظر نباشد.
چگونگی کاشت بذر:
بذر سبزیجات را بسته به بزرگی و کوچکی آن در عمق 0.6 سانتیمتری تا ۲.۵ سانتیمتری خاک می کارند و مادام که ئانه سبز نشده بایستی خاک را مرطوب نگه داشت. معمولاً عمق کاشت 4-5 برابر طول بذر می باشد. تخم های ریز را کمتر زیر خاک می کارند مانند تخم هویج و جعفری و کاهو که روی آنها بیش از 2-3 میلیمتر خاک لازم ندارد. در صورتیکه تخم اسفناج و تربچه بیش از ۱.۵ سانتی متر خاک می دهند و تخم های درشت مانند نخود و لوبیا را باید 3 سانتی متر خاک داد. بعضی تخم ها را مانند هویج و اسفناج، شلغم، لوبیا از همان وهله اول در محل اصلی میکارند و بعضی دیگر مانند گوجه فرنگی، تره فرنگی برای آنکه بهتر رشد نموده و قوی بشوند محتاج نشاء کردن هستند بنابراین آنها را در خزانه کاشته و بعد در محل مورد نظر نشاء میکنند. مهمترین مرحله پرورش و کاشت و برداشت سبزیجات همین مرحله است.
از نظر گیاهشناسی، میوه عبارت است از تخمدان رشد کرده و تکامل یافته یک گل که ممکن است با برخی قسمتهاى دیگر گل همراه باشد. از نظر باغبانی، میوه عبارت است از قسمت گوشتی و خوراکی یک گیاه چند ساله که به طور معمول به صورت تازه مصرف میشود و در به وجود آمدنش قسمتهاى مختلف گل تأثیر مستقیم دارند. بنابراین خربزه، هندوانه، خیار، گوجه فرنگی و بادنجان که همگی یک ساله هستند، یا به صورت یک ساله کشت میشوند و غده سیبزمینی که گل در به وجود آمدنش نقشی ندارد، میوه به حساب نمیآیند و در بخش سبزِىها از آنها نام برده میشود. میوهها، از نظر نیازهای دمایی، به دو دسته تقسیم میشوند: میوههای مناطق معتدله و میوههای گرمسیری و نیمه گرمسیری. میوههای مناطق معتدله، همگی خزاندار بوده، برای رشد دوباره احتیاج به یک دوره سرمای زمستانه chilling requirement دارند تا از حالت خفتگی بیرون آیند. میوههای گرمسیری و نیمه گرمسیری ممکن است همیشه سبز و یا خزاندار باشند و بیشتر در مناطق گرم و نیمه گرم دنیا میرویند، و آنهایی که از این گروه خزاندار هستند به سرمای بسیار کمی نیاز دارند. هر یک از دو گروه فوق، بر اساس عادت رشد و نوع میوهای که به وجود میآورند، به گروههای متفاوتی به شرح زیر تقسیم میشوند:
الف)طبقهبندی میوههای مناطق معتدله
1- میوههای درختی
1-1- میوههای دانهدار Pome fruits: مانند سیب، گلابی، به و زالزالک
۱-۲- میوههای هستهدار Stone fruits: مانند گیلاس، آلبالو، زردآلو، هلو، گوجه و آلو
۱-۳- میوههای مرکبMultiple ftuits : مانند شاهتوت و توت
۱-۴- میوههای خشکباری(خشکبارها(Nuts : مانند فندق، گردو و بادام
2- میوههای خرد یا دانه ریز(ریزمیوهها(Small fruits : مهمترین ریزمیوهها عبارتند از:
2-1- آنهایی که میوه سته یا حبه(Berry) دارند: مانند انگور، انگور فرنگی(Gooseberry) و زغال اخته آبیرنگ(Blueberry)
2-2- آنهایی که میوه مجتمع (Aggregate)دارند: مانند تمشک و توت فرنگی
ب) طبقهبندی میوههای مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری
1- درختان همیشه سبز
1-1- مرکبات: شامل پرتقال، لیموشیرین، نارنگی، لیموترش، گریپ فروت
۱-۲- نخیلات: شامل خرما و نارگیل
۱-۳- ازگیل: که جزو دانهدارها است
۱-۴- زیتون و خربزه درختی(Papaya)
۱-۵- انبه و آواکادو
2- درختان میوهخزاندار :مانند انار، انجیر، پسته، خرمالو
3- گیاهان علفی: مانند موز، آناناس
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگیهای معضلات زیست محیطی آنها، موجودیت فضای سبز و گسترش آنها را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است.
هر چند افزایش آگاهیهای عمومی در خصوص مسایل و بحرانهای زیست محیطی در دهههای اخیر موجب حساس شدن مردم و دولتها شده است ولی توفیق در جهت کنترل بحرانها به چشم نمیخورد. یکی از علل این ناکامیها عدم مشارکت فعال مردم در فرایند تصمیمگیری و نظارت بر برنامههای زیست محیطی و فضای سبز میباشد. مشارکت مردم و تغییر تدریجی فرهنگ آنها، یکی از بهترین روشهای توسعه فضای سبز شهری است. کارشناسان منابع توسعه معتقدند علاوه بر منابع متداول از قبیل سرمایه، امکانات و نهادههای فیزیکی، نهادهی جدیدی تحت عنوان انسان در فرایند توسعه نقشی بسیار موثر ایفا مینماید. از جمله راهکارهایی علمی افزایش مشارکت مردم در حفظ و توسعه فضای سبز شهری میتوان به رفع نارساییهای موجود در قوانین فضای سبز کشور اشاره کرد که مستلزم بازنگری اساسی در زمینه اصلاح قوانین موجود و وضع قوانین که به نوعی در حفاظت از فضای سبز کشور موثر میباشند، است. بهعنوان مثال در قوانین و مقررات موجود، اشاره صریح و قاطعی به تخریب گیاهانی که در محیط شهری، بخشی مهمی از فضای عمومی شهرها را به خود اختصاص داده اند نشده است. اختصاص بخشی از زمان آموزش در مقاطع تحصیلی مختلف به مباحث فضای سبز شهری نیز می تواند در نحوه و میزان مشارکت مردمی در عرصه ی فضای سبز موثر باشد و اصولا آموزش و پرورش به ویژه در سطوح پایین تاثیر فراوانی بر تشکیل قالب فکری نوجوانان، در زمینه حفظ محیط زیست شهری دارد. با توجه به وضعیت نابسامان محیط زیست وارد کردن نیروهای انتظامی و بسیج در حفاظت از عرصه های طبیعی و فضای سبز می تواند بسیار کارامد باشد. از سربازان وظیفهای که تا حدی به مسایل زیست محیطی آشنا هستند می توان در زمینه حفاظت محیط زیست استفاده نمود. همچنین با ایجاد تشکلهای محلی و منطقهای حافظین فضای سبز و استفاده از ظرفیتهای فیزیکی و مادی موجود میتوان در فرایند حفظ و توسعه فضای سبز، وظایفی را از طریق قانون به آنها واگذار کرد. استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رسانههای گروهی و پرداختن به برنامههای محیط زیست،فضای سبز، منابع طبیعی و کشاورزی نیز میتواند در آگاهسازی، مشارکت و فعالسازی مردم نقش مهمی ایفا کند. تهیه و تنظیم نشریات ترویجی در زمینه حفظ و توسعه فضای سبز شهری جهت آموزش و افزایش سطح آگاهیهای عمومی نیز یکی از راهکارهای بالابردن مشارکت مردمی در این زمینه میباشد.
حضور مردم در مدیریت فضای سبز در سراسر جهان به توسعه پایدار آن انجامیده است. بهعنوان مثال کشور چین به دلیل جلب مشارکتهای مردمی در عرصه فضای سبز موفقیتهای چشم گیری را کسب کرده است. با بهرهگیری از این تجربیات و با توجه به وضعیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه راهکارهایی عملی برای بهبود، حفظ و توسعه فضای سبز کشور ارائه گردیده است که استفاده از آنها میتواند زمینه حضور مردم را در جهت مشارکت به منظور حفظ و توسعه فضای سبز کشور بیش از پیش فراهم سازد.
بسته به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی و فرهنگ مردم در هر دوره از تاریخ، بوستانها و باغها به سبکهای گوناگون ساخته شده است. همزمان با احداث باغهای خصوصی و عمومی مسألهی روشنایی این گونه اماکن به هنگام تاریکی مطرح بوده است. در ایران که بنا بر اسناد علمی و تاریخی سابقهی پردیس سازی به قرن چهارم میلادی بر میگردد، تأمین روشنایی باغهای ایرانی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. به طوریکه برای روشن کردن بخشهای مختلف باغ به ویژه اطراف استخر یا حوض مرکزی از انواع چراغهای روشنایی دستی، قندیلهای نوری و فانوسها با طرح و نقوش تزئینی مختلف که معرف ذوق و سلیقهی هنرمند ایرانی بوده، استفاده میشد و بر شکوه و زیبایی باغها در هنگام شب میافزود. امروزه، نورپردازی فضاهای شهری، اعم از بوستانها و فضای سبز، خیابانها و میادین در کشورهای پیشرفته به صورت یک ضرورت جهت آرامش روان شهروندان مطرح است. نورپردازی در بوستانها دو کارکرد عمده زیبایی بخشی و تأمین امنیت دارد در حالیکه نگاهی گذرا به وضعیت کنونی بوستانهای شهری نشان میدهد که این بوستانها، به عنوان یکی از مهمترین فضاهای تفریحی بیشتر فاقد نورپردازی تخصصیاند و در نتیجه این فضاها در شب به مکانی برای توسعه آسیبهای اجتماعی تبدیل میشوند و فضایی امن برای گذراندن فراغت نیستند. در باغها و بوستانها نورپردازی حجمهای تودهای از قبیل بته زار و گیاهان میتوانند در برقراری ویژگیهای بصری- عمومی تأثیر بگذارند و دسترسی بهتر به این گونه فضاها و تسلط بر آنها و همچنین بر وضوح پوششهای گیاهی میتواند مؤثر باشد. باید توجه داشت که گل، چمن، درخت و گیاهان مختلف به رنگهای گوناگون خودنمایی میکنند و هر کدام از آنها در روشنایی به ویژه جلوه دارند بنابراین باید برای روشن کردن آنها از روشهای متفاوتی استفاده کرد. بسیاری از گیاهان که در طول روز با نور طبیعی قابل توجه نیستند وقتی در زمینهی تاریک نورپردازی شوند منظرهی جالبی ایجاد میکنند. درختان به عنوان اعضای اصلی و حاکم بر فضای سبز هستند، لذا میتوانند به عنوان عناصر نوری عظیم مورد استفاده قرار گیرند و به عنوان سطوحی در جهت ایجاد مفهوم بعد، مطرح شوند.
گیاهان در منظر حیاط، کارکردهای متنوعی دارند. هنگام منظرسازی حیاط باید به سازگاریهای منطقهای و نیازهای کاشت گیاهان توجه کرد. انتخاب گیاهان باید به گونهای باشد که ضمن سازگاری با اقلیم محلی بهترین کارکرد را داشته و به کمترین میزان مراقبت نیازمند باشند. درختان بلندترین المانها در بیشتر مناظر هستند آنها چارچوبی برای حیاط بوده و تنهی آنها در حیاط، خطوط عمودی ممتدی ایجاد میکند. درختان گلدار و زینتی مثل ارغوان یا توری میتوانند به عنوان یک عنصر اصلی در طراحی منظر حیاط لحاظ شوند. در واقع این درختان کوچک و گلدار با ایجاد یک نقطه عطف رنگی توجه را به سوی خود جلب میکنند. این گیاهان که به طور معمول کوچکتر از دیگر درختان هستند باید در جایی کاشته شوند که بیشترین دید را دارد. بوتهها و درختچهها که متنوعترین گیاهان در منظر هستند برای مشخص کردن حاشیه و ایجاد حریم میتوانند استفاده شوند. رنگ سبز درختچهها پس زمینه مناسبی برای گیاهان گلدار دیگر میتواند باشد. در بیشتر حیاطها حواشی بوتهکاری، دیوارهای در امتداد خط طرح یا پس زمینه باغ به وجود میآورند که این حاشیه میتواند متشکل از چند درختچه همیشهسبز و پهن برگ باشد. گیاهان پوششی که گیاهانی با ارتفاع کم هستند در جاهایی باید کاشته شوند که میزان رفت و آمد کمتری دارد و میتوانند در برخی از جاها، جایگزین مناسبی برای چمن باشند. انواعی از این گیاهان به سرعت رشد کرده و یک سطح را میپوشانند. گیاهان بالارونده و پیچها برای ایجاد حفاظ و پوشاندن حصارها مناسبند و میتوانند گوشههای خشک و بیروح و دیوارهای خشن را تعدیل کنند. در بیشتر مواقع بالا رفتن پیچها از دیوار منزل، جلوهی باشکوهی برای خانه است. استفاده از گلها با شکوفههای خوشرنگ و خوشترکیب حیاط را زیباتر میکند. اگر به دنبال ایجاد اعجاز در حیاط منزل خود هستید، بهتر است گلها را بهصورت تودهای بکارید. چرا که کاشت تودههای گیاهی تک رنگ در حیاط، تأثیر شگرفی نسبت به یک گروه کوچکتر با تنوع رنگی بیشتر دارد.
ای موعود! ای بر رواق چشم نشسته! ای حجت! ای زیباتر از تمام گل ها! ای امید روشنایی در دل تار شب ظلمانی دروغ، بیداد، شکنجه، فریاد، غم، آتش و انفجار! در گرگ و میش سحرگاه، پایان دروغ را انتظار مىکشیم! آن روز که بیایى، جهان براى خوشبختى ما تنگ است، آغاز و فرجام خویش را در تو مىجوییم، این گریه را پایانى است اگر، اشک راه خود را بداند و بر هر دامانى نریزد.
پوست را مغز و سال را روز و زیستن را کام و بودن را نام تویى. من کیستم؟ تو کیستى؟ من اینک نه آنم که بودم! تو اما، تو همچنان آنى که بودى:
این مــن نـه منم اگر منی هست تویی
ور در بر مــــن پیرهنـــــی هست تویی
در راه غمت نه تن به من ماند و نه جان
گر زان که مرا جان و تنـی هست تویی
مگذار که بگویم در تن من، امید را به خاک سپردند و سنگى صنوبرى شکل بر سر آن نهادند؛ هیچیم هیچ، بىتو اى همه کس، همه چیز، همه جا، همه وقت، همه عمر...
بی تو هیچم هیچ همچون سال بی ایام خویش
بی تو پوچم پوچ همچون پوست بی بادام خویش
ای تو همچون غنچه عطر عصمتم را پاسدار
ای پناهم داده در خلوتگه آرام خویش
ای تو روشن تر ز هر مقیاس با دیدار تو
دیده ام صد کهکشان خورشید را در شام خویش
ای تو در من هر چه هستی ای تو در من هر چه شور
خون تاکستان هستی کرده ام در جام خویش
عطر نرگس های چشمم با نسیم هر نگاه
تا بهار سبز چشمت می برد پیغام خویش
در تو خواهم خفت همچون قطره در دریای ژرف
در تو خواهم جست هم آغاز و هم فرجام خویش
در خزان عمرم و در سینه پروردم بهار
در شگفتم از شکفتن های بی هنگام خویش
دلى داریم به پریشانى دود؛ سرى داریم به حیرانى رود؛ چشمى به گریانى ابر؛ غمى به وفادارى بخت. نه اقبال خوشایندى، نه مرگ ظفرمندى.
رفتن، یعنى غیبت، آمدن، یعنى ظهور. بودن یعنى انتظار. کار یعنى سالنامه عمر را ورق زدن. سیاست، یعنى به لبخند تو خندیدن. حکومت، یعنى زیر پاى تو فرش گستردن. عاشورا، یعنى غم هاى تو. محرم، یعنى دمیدن مهتاب فراق. این است معناى حقیقى کلمات.
دل کویری ام را بسرایم یا نگاه آبی عنایتت را که مواج ترین انتظار دریایی ام در برهوت تنهایی من است؟ دریا! بیا و تنهایی کویری ام را از من بگیر و از دلم، ساحلی بساز که می خواهم تا همیشه، زیرنوازش دست های مواج تو باشم...
من از تبار تشنه غروب هاى انتظار
که سبز مىتپد دلم به شوق دیدن بهار
بیا میان ذهن این همیشههاى شب به دوش
نهال روشن سپیده را، تو مهربان، بکار
بیا براى آسمانِ خسته سکوت پوش
نوید بال بالِ آبى پرندهاى بیار
بیا بخوان دوباره قصه قشنگ آسمان
به گوش بالِ بسته کبوتران این دیار
تمام لحظههاى ما، غبار غم گرفتهاند
مگر به یمن چشم تو فرو نشیند این غبار
... و تو سلام بر تو آن دم که از مشرق انتظار، طلوع می کنی، تا تفسیر خلقت انسانی باشی! سالیانی است باد، بر گلدسته کوه، اذان تو را مویه می کند و موج، در سینه دریا، از بی قراری تو سر بر صخره می کوبد. خاک، گوش به زنگ موسیقی قدم هایت مانده و آتش در هرم عطش تو، شعله می سراید.
ای ترجمه آسمان به زبان خاک!
ای شرح بی نهایت آب و ای شأن نزول آفتاب!
آیا هروله انسان را در عطش عدالت می بینی و آیا سعی عاشقان را در وادی انتظار درمی یابی؟!
صبح بى تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بى تو حتى مهربانى حالتى از کینه دارد
بى تو مىگویند تعطیل است کار عشقبازى
عشق اما کى خبر از شنبه و آدینه دارد
جغد بر ویرانه مىخواند به انکار تو اما
خاک این ویرانهها بویى از آن گنجینه دارد
خواستم از رنجش دورى بگویم یادم آمد
عشق با آزار خویشاوندى دیرینه دارد
در هواى عاشقان پر مىکشد با بى قرارى
آن کبوتر چاهى زخمى که او در سینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگى را مىگشاید
آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
ای خلاصه رسالت انسان! ای تفسیر بعثت پیامبران! ای محصول خلوت حرا! ای نتیجه پیوند غدیر! ای مسند مستند فاطمه علیهاالسلام! ای پاسخ سکوت مجتبی علیه السلام! ای امتداد رگ بریده حسین علیه السلام! ای حنجر توفانی سجاد علیه السلام! ای منشور دانش باقرالعلوم علیه السلام! ای پایان نامه مکتب صادق علیه السلام! ای پنجره رهایی امام کاظم علیه السلام! ای نهایت خشنودی رضا علیه السلام! ای تصویر کرامت جوادالائمه علیه السلام! ای تعبیر هدایت امام هادی علیه السلام! ای یگانه میراث امام حسن عسگری!
دریاب این سرگردانی عالم را و به فریاد عدالت متروک، در این غفلت ستان زمین برس! زمین، سراسر، کربلای عطش است و نینوای جنون!
سلام بر تو که آخرین پاسخ خداوند به اولین نیاز خلقتی! سلام بر تو که چشم خدایی در میان آفریده هایش و مگر چشم خدا را حجابی است؟ مگر می توان چیزی را از چشم خدا پنهان کرد؟
آه، با خیالات کودکانه مان، چه زشتی ها را از چشم مردم پنهان کردیم و پنداشتیم که از چشم تو نیز... آه، چه مکان هایی را خلوت و به دور از نگاه غیر یافتیم و به آلودگی گناه رضایت دادیم؛ غافل از آنکه...!
آه! فدای چشم هایت شوم؛ چند قرن است این همه سیاهی و آلودگی و ستم را می بینی و می سوزی؟ آخر تو غیرت اللّه هم هستی. حال می فهمم چرا گفته اند چشمانت سرخ نامه است. وای که دود این همه ستم و بی عدالتی وگناه، با آن چشمان آسمانی ات چه کرد!
«السلام علیک یا عین الله فی خلقه»
ای آخرین بازمانده سلسله نور! بیا که بی نفس گرمت، جرعه جرعه اندوه سر می کشیم و دامن دامن اشک می ریزیم.
بیا ای نامت، یادآور سال ها رنج و انتظار!
بیا ای آخرین یادگار، ای گل همیشه بهار!
اگر تو بیایی، تمام پنجره های بسته، به روی وسعت بی کرانه اشراق باز خواهد شد.
اگر تو بیایی، آینه های غبار آلود، سرشار از سخاوت باران می شوند.
اگر تو بیایی، چهار فصل پاییزی دل هامان، پرشکوفه می شود.
اگر تو بیایی، زمین تمام ثروت های نهفته اش را نثار قدومت می کند.
اگر تو بیایی، هیچ اشک غربتی بر گونه ها نمی چکد و صدای هیچ دادخواهی بی پاسخ نمی ماند.
اگرتو بیایی، هیچ بغضی در گلو نمی شکند و هیچ حنجره ای از غم فراقت مویه سر نمی دهد.
بیا که دیدهام از انتظار لبریز است
کویر سینه تفتیدهام عطشخیز است
شکوه رویش سُکرآور بهارانى
که بیطراوت رویت، بهار، پاییز است
به باغ عاطفه، عطر نگاه تو جاری است
مشام جان ز شمیم تو عطرآمیز است
همیشه خاطر ما آشیان یاد تو باد
که در هوای تو پرواز، خاطرانگیز است
بخوان که نغمه تو معجز مسیحایی است
نوای گرم تو شورآور و شکربیز است
ز کوچهسار دیار دلم عبور نکرد
به غیر دوست که این کوچه کوی پرهیز است
بیا و بر دل آلودهام نگاهی کن
که پیش عفو تو کوه گناه ناچیز است