ز طریق بندگى على نه اگر بشر به خدا رسد
به چه دل نهد به که رو کند به چه سو رود به کجا رسد؟
ز خدا طلب دل مقبلى به على بجوى توسلى
که اگر رسد به على دلى به على قسم به خدا رسد
ازلى ولایت او بود، ابدى عنایت او بود
ز کف کفایت او بود ز خدا هر آنچه به ما رسد
به على اگر برى التجا چه در این سرا چه در آن سرا
همه حاجت تو شود روا همه درد تو به دوا رسد
على اى تو یاور و یار ما اسفا به حال فکار ما
نه اگر به عقده کار ما مدد از تو عقده گشا رسد
ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، و روز پدر مبارک باد.
واژه هورمون به مواد معینی اطلاق میشود که در بخشی از موجود زنده ساخته شده و پس از انتقال اثرات فیزیولوژیکی محسوسی در دیگر قسمتهای آن به جا میگذارد و در تراکمهای بسیار کم فعالند. این تصور کلی در اصل در قلمرو فیزیولوژیکی حیوانی به وجود آمده و این واژه هورمون از ریشه یونانی به معنی تهیج کردن گرفته شده است. در گیاهان ترکیبات مترادف ولی از نظر شیمیایی کاملاً متفاوت یافت میشود و واژه هورمون به طور صحیح آنها را در بر میگیرد. هورمونهای گیاهی که اغلب فیتوهورمون خوانده میشود در بافتهای مریستمی و یا لااقل جوان از هر نوع ساخته میشوند و غالباً اثرخود را پس از انتقال میگذارند که تا حدودی دورتر از بافتی که ساخته شدهاند، میباشد. هورمونها با آنزیمها و ویتامینها و DNA در این خاصیت مشترکند که به غلظت بسیار کم یا ناچیز باعث ایجاد اثرات فیزیولوژیکی عمیق میشوند. اصولاً واژه هورمون باید به ترکیباتی محدود شود که به طور طبیعی در درون موجود زنده ساخته میشود لذا در تعریف هورمون گیاهی میتوان گفت مواد آلی میباشد که مواد غذایی نبوده و توسط گیاهان تولید میشود و در غلظتهای کم فرآیند فیزیولوژیکی را تنظیم میکند.
آنها در درون گیاه، از محل تولید به محل اثر، انتقال مییابد اما گاهاً موادی که معلوم نیست در گیاه وجود داشته باشد اثرات مشابه و بعضی اوقات عیناً نظیر یکی از هورمونهای طبیعی گیاهی را دارندکه از نام نهادن هورمون گیاهی میبایست خودداری نمود که البته واژه مناسب برای این چنین ترکیباتی که اثر هورمون مانند روی گیاه دارند تنظیم کننده رشد میباشد و در تعریف آن میتوان گفت ترکیبات سنتز شده یا هورمونهای گیاهی هستند که فرآیندهای فیزیولوژیکی را تغییر میدهد. این مواد تقلید کننده از هورمونها، تاثیر روی سنتز هورمونها و از بین بردن و یا انتقال و یا(به احتمال) تغییر دادن محل تاثیر هورمونی رشد را تنظیم میکند. با این وصف برای متمایز کردن آنها میتوان گفت تمام هورمونها، تنظیم کننده رشد هستند اما تمام تنظیم کنندههای رشد هورمون نیستند.
در حال حاضر در دنیا پنج گروه مختلف هورمونهای گیاهی شناخته شده که بسیاری از آنها دارای کاربردهای عملی متعدد و مهمی در کشاورزی بویژه باغبانی هستند این گروهها عبارتند از: اکسینها، جیبرلینها، سایتوکنینها، اتیلن، و مواد بازدارنده رشد.
1- تمیزی و یکنواختی محصول(Cleanliness): این فاکتور نشان دهنده میزان اختلاط اندام تولید شده با مواد خارجی و غیر دارویی نظیر آلودگی به حشرات مختلف و یا وجود پیکر مواد اضافه و غیر آلی در محصول است. برای این منظور معمولاً از آزمونهای فیزیکی مختلف نظیر بکارگیری میکروسکوپهای مناسب استفاده میگردد. از اینرو برای تعیین کمّی این ویژگی معمولاً از میکروسکوپهای دارای بزرگنمایی (30×) استفاده میشود.
2- میزان خاکستر(Ash level): این پارامتر میزان ناخالصیهای محصول را مشخص میسازد. میزان خاکستر محصول عمدتاً از طریق سوزاندن نمونه و برآورد خاکستر بر جای مانده از آن محاسبه میگردد.
3- میزان شن(Acid insoluble ash: AIA or Sand content): میزان شن نمونه نشان دهنده مقدار اختلاط محصول با مواد خارجی غیر آلی نظیر شن میباشد. محتوای بالای شن در نمونه، آنرا از نظر کیفی در سطح نازلی قرار داده و از ارزش آن به مقدار زیادی خواهد کاست.
4- آلودگی به پاتوژن و میکروارگانیسمها(Microbiological measures): گیاهان رشد یافته در فضای آزاد معمولاً حاوی مقادیر متفاوتی از میکروارگانیسمهای مضرّ و یا غیر مضرّ هستند. روشهای متفاوتی برای برآورد میزان آلودگی نمونه به این نوع عوامل میکروبی وجود دارد.
5- بقایای سموم و ترکیبات سمّی(Pesticides/Toxins level): سموم گیاهی بویژه آفلاتوکسینها و اُکراتوکسینهای نوع(A) تولید شده توسط انواع مختلف قارچهای بیماریزا یکی از موارد مورد بحث در اندازهگیریهای کیفی گیاهان دارویی هستند. استفاده از(HPLC) یکی از مرسومترین روشهای ارزیابی میزان آلودگی محصول به این سموم است. برای اندازه گیری میزان باقیمانده آفتکُشها در گیاهان دارویی بسته به نوع ماده شیمیایی مورد نظر، از روشهای(GC) و یا(HPLC) استفاده میگردد.
6- اندازه ذرات خرد شده(Mesh/Particle size): بسیاری از گیاهانی که از آنها به عنوان ادویه استفاده میگردد، باید به منظور توزیع و پخش سادهتر و بهتر در محصول غذایی نهایی، به صورت پودر شده درآیند. به علاوه خرد کردن این گیاهان در پخش بهتر رایحه آنها موثر است. بر این اساس اندازه ذرات خرد شده این گیاهان در ارزیابیهای کیفی محصول مورد نظر همواره مدّ نظر بوده است. برای این منظور باید در حدود 95 درصد محصول از یک غربال دارای اندازه استاندارد گذر کند تا محصول از نظر کیفی مورد تایید قرار گیرد.
7- درصد رطوبت(Moisture content): تعیین میزان رطوبت و بنا به تعریفی دیگر میزان رطوبت مفید (Water availability: Aw) نمونه از مهمترین فرآیندهای کنترل کیفی محصولات دارویی است. مقدار استاندارد این پارامتر در حد 6/0 برآورد شده است. اندازهگیری میزان رطوبت نمونه یکی از مهمترین بخشهای کنترل کیفی است، چراکه رطوبت، درصد بسیار زیادی از وزن نمونه را به خود اختصاص میدهد. از سوی دیگر وزن نمونه یکی از مهمترین ملاکهای تعیین قیمت محصول میباشد. بنابراین رطوبت در نمونه نباید از سطح قابل قبولی بیشتر باشد. این امر زمانی ارزش و اهمیّت خود را بیشتر نمایان میسازد که محصول از قیمت پایه زیادی برخوردار باشد و بعلاوه در مقیاس زیادی معامله گردد. در اینصورت وجود حتی یک درصد رطوبت اضافه در محصول نیز تاثیر زیادی بر قیمت آن بر جای خواهد گذارد. به طور کلی میزان رطوبت استاندارد در محصول بر حسب نوع محصول متفاوت است، امّا این میزان باید در حدّی باشد که به ارزش ترکیبات شیمیایی موجود در محصول صدمهای وارد نگردد. در مجموع و با در نظر گرفتن کلیّه ملاحظات، سطح رطوبت قابل قبول محصول در حدود 12-11 درصد در نظر گرفته میشود. اگرچه مقادیر کمتری(10-5 درصد) نیز در منابع ذکر شده اند. این امر بویژه در مورد محصولاتی که جاذب رطوبت هستند و یا در معرض آن به سرعت کیفیّت خود را از دست میدهند مصداق بیشتری مییابد.
اگرچه خارج نمودن آب اضافی موجود در بافتهای اندام مورد نظر از اهداف خشک کردن است، امّا باید توجه داشت که در زمان انجام فرآیند باید میزان مناسبی از رطوبت درون بافت گیاه باقی گذارده شود. خارج کردن تمامی آب موجود در بافت گیاه، موجبات صدمه دیدگی مواد موثره را فراهم میآورد. بنابراین در زمان خشک کردن باید بر حسب نوع اندام مورد استفاده و عوامل دیگر، از روش و متد صحیح خشک کردن استفاده کرده و از سوی دیگر میزان رطوبت موجود در اندام را نیز در نظر داشت. با این توضیحات، خشک کردن به عنوان کاهش مقدار رطوبت موجود در اندام به شیوه صحیح و علمی به طوری که بتوان محصول را برای مدتی بدون خطر نگهداری نمود، تعریف میگردد. روشی که از آن در خشک کردن محصول استفاده میشود به میزان و نوع رطوبت موجود در اندام گیاه از لحاظ ماهیّت پیوندهای شیمیایی بستگی دارد. بر این اساس رطوبت به سه شکل مختلف در گیاهان موجود میباشد:
1- رطوبت شیمیایی: این نوع از رطوبت گیاه اصطلاحاً «رطوبت ملکولی» نیز نامیده میشود و در حقیقت شامل یک لایه تک ملکولی از آب موسوم به «تک لایه بِت»(BET Monolayer) میباشد، که با انرژی بسیار زیادی توسط ذرات کلوئیدی موجود در اندام جذب شده است. از آنجا که ملکولهای آب در این حالت دارای انرژی زیادی هستند، خارج ساختن این رطوبت از گیاه مستلزم مصرف انرژی زیادی است؛ چنانچه برای خروج آن باید پیکر گیاه متلاشی شده و در واقع گیاه سوزانیده شود. این رطوبت در فرآیند عادی خشک کردن جدا نمیشود. از همین رو در طی عملیّات خشک کردن گیاهان دارویی، هدف خارج ساختن این نوع رطوبت از گیاه نمیباشد.
2- رطوبت فیزیکی- شیمیایی: این نوع از رطوبت بر حسب میزان انرژی بین ملکولی به دو دسته رطوبت چسبنده(آب هیگروسکوپیک) و رطوبت پیوسته(آب آغشته) تقسیم میگردد.
2-1- رطوبت چسبنده: انرژی موجود بین ملکولهای آب در این نوع از رطوبت به نسبت زیاد میباشد و در زمان خشک کردن نمیتوان به سادگی آن را از گیاه خارج نمود.
2-2- آب پیوسته: این نوع رطوبت در گیاه دارای انرژی بین ملکولی ضعیفتری بوده و به همان نسبت به سادگی از پیکر گیاه خارج میشود.
3- رطوبت مکانیکی: رطوبت مکانیکی در حقیقت همان آب آزاد با خصوصیّات آب معمولی درون پیکر گیاه بوده و به واسطه میزان انرژی پایین آن به راحتی نیز از گیاه خارج میگردد. میزان رطوبت مکانیکی در گیاه به اختلاف پتانسیل آب (wψ) میان سلولهای گیاه و کلوئیدهای خاک وابسته است. بر اساس روابط آبی موجود میان دو سیستم مجاور، جهت حرکت آب در دو سیستم توسط پتانسیل اسمزی میان آنها تعیین میگردد. مقدار انرژی آب در یک سیستم به طور معمول در بیشترین مقدار خود مساوی صفر بوده و به تدریج با حرکت از سمت صفر به سوی اعداد منفی از میزان انرژی آب کاسته خواهد شد. به عبارت دیگر در صورتیکه انرژی آب موجود در سیستم (A) بیش از انرژی آب موجود در سیستم (B) باشد، در اینصورت آب همواره از سیستم (A) به سمت سیستم (B) در جریان خواهد بود. در صورتیکه انرژی آب در پیکر گیاه نسبت به انرژی آب موجود در کلوئیدهای خاک از مقدار عددی منفیتری برخوردار باشد، در صورت فراهم بودن رطوبت کافی در خاک، جذب آب در گیاه با سهولت بیشتری صورت میپذیرد، و لذا میزان این نوع رطوبت نیز در گیاه افزایش خواهد یافت. با توجه به توضیحات ارائه شده خاطر نشان میگردد که در طی فرآیند خشک کردن گیاه، هدف خارج ساختن رطوبت پیوسته و مکانیکی از درون گیاه میباشد.